شیطونی نکنید ایناز و ایلیاااااااو
وااااای خداااااای من
چیکار کنم از دستتون .یه وقتایی میخوام داد بکشم ولی ایناز دلت کوچیکه و نازک زود ناراحت میشی و میای منو بوس میکنی و میگی ببخشید اما ایلیا خان داره بزرگ میشی و یه کم هم زور .اره اخه انگورای ابجی رو گرفتی همه رو به اون اصلا ندادی اشکشو راه انداختی. .
از دست ابجی گرفتی بلاااااا
همه رو نباید تو بخوری اخه
اخرش رفتی یه پله رو بالا
یه وقتایی هم با هم جفت میشین و منو حرص میدین
اخه خاک بازی نکنیین . . .خدای من .الاهی فدای خنده هاتون بشم . . .
باباجون خسته که از سر بیرون اومده باید وایسه شما رو تاب بده .صدای خنده هاتون تا دو طبقه رفت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی