ایلیاایلیا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
اینازایناز، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

ایناز و ایلیا 90-92

تولد عيد شما مبااااااارک

1394/1/2 16:15
556 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و صد سلام بر گلاى ناز مادر و پدر 

 

 

پادشاه قلب مامان و بابا 

 

 

 

جون دل مادر و پدر هستيد شما دوتا 

 

 

 

فرشته هاى کوچيک و پاک زندگيمون 

 

 

 

آيناز جان اين چهارمين بهاريه که با چشماى گرد و مشکى خوشگلت ميبينى 

ايليا جان اين دومين بهار توست که از وقتى مثل فرشته ها پا رو زمين گزاشتى اونو با دو تا مرواويد وجودت دارى ميبينى

 

.چه بهار و عيداى خوبى .چه شاد و سالم .همه جا سبزه و شکوفه ,بوى خوب و هطر گل تو خيابوناست . . . .اينا همش نعمت الاهيه که ما شما دو هديه الاهى رووداريم .واقعا نميدونم چطور از ايزد يکتا تشکر کنم .خنده هاتون,بازى هاتون,زدناتون .جنگ و دعواهاتون .اعدا در اوردناتون و غش غش خنديدناتون .دنبال هم دويدناتون .. . . . همه اينا عشقه ,همه اينا لطفه الاهيه

روز به روز خدا رو شاکرم بابت روزاى خوبى که داده ,صحيح و سالم پيش هميم ,عاشق هم ,و همدم وهم زبون هم .

امسال روز اول فروردين از ساعت 2و 20دقيقه نصفه شب شروع شد .روز شنبه عيد بود  و سال بز .

ايشالا تمام سال خوش و خرم ما 4تا در کنار هم زندگى کنيم و خدا به منو پدرتون قوت و قدرت بده تا بتونيم مادر و پدراى نمونه براتون باشيم . . . از لحاظ آسايش ,آرامش,تربيت و خوراک و پوشاک و تفريح . . . در کل در بر اورده کردن نيازاتون و تربيتتون

 

 

بزرگترين و کچک ترين عضو خانواده جعفرى 

ايليا و پدر باباجونش .يعنى باباى باباى مامانى .ايشون پدر شهيدن و خيلى مؤمن .خدا سايه اين عزيزارو از سرمون کم نکنه

چمد ساعت قبل از سال تحويل نميدونم شما رو نردبون چيکار ميکردين .ما مجبور بوديم پرده رو وصل کنيم چرا شما زير دست و پاى باباجون شيطونى ميکرديد

 

بدون شرح . . . 

   

ايناز و امير رضاى کوچولوس ناز نازى .پسر خاله 10روزمون.قربونت برم

اين دو تا گل کاراشونو کردند اماده اند بريم عيد ديدنى

 

اقا ايلياى خوش اخلاق ما که دل همه ميره علاقه زيادى به پدر بزرگاى مامان داره .اين بابا بزرگ بزرگترين عضو خاندان حاج قربانى هاست که واقعا مهربونه . . . همه عاشقش هستن .ايشون پدر مامانجون يعنى پدر مامان مامان ايلياست .خدا سايشونو از سرمون کم نکنه .چون برکته ايشون .

 

قوبونت برم بابابزرگ که اينقدر مهربونى و دوست داشتنى

امسال که ساله بره .دختر عمه مامان که خيلى خوش ذوقه برا دختراى نازش دو تا بزغتله کوچيک گرفته بود و اورده بود پاى سفره هفت سين .

اينم اينا  نترس ما

پسندها (1)

نظرات (0)