ايليا اقا شده

سلام.گل چى مامان

خوشگلم با اون چشاى نازت همه  رو عاشق خودت ميکنى 

اقا شدى بزرگ شدى ,,,,,,,ولى از لوس بودن و ناز کردنات کم نشده 

انگار يه بچه تکى که کلى ناز کش دارى .گاها برا که حس طبيعى حسادت اناز جون زياد نشه نسبت بهت و با تو لطيف باشه مجبورم به کاراى شيرينى که ميکنى کمتر عکس العمل انجام بدم و خيلى ذوقتو نکنم ,گاها کارايى ميکنى که اينازم خوشش مياد و بوست ميکنه بهت ميگه عروسک خوشگل من 

اخه جديدا ياد گرفتى وقتى ميگم يا الله اله . . . دست ميدى .وقتى ميگم بوس کن مامانو صورتت و ميارى تا بوست کنم .وقتى مگم خدافظ تند تند باى باى ميکنى و ميرى کلاتو از تو کشو کمد ميارى و ميزارى با زحمت سرتو ميرى دم در .اگه در باز بشه رفتى وسط کوچه .

خوشگل و نفسم .خيلى دست دارم .هيچى زيباتر از اين نيس که بهت دعوا ميکنم ميخندى .تو درو ديوار ميخورى ميخندى .با ايناز بازى ميکنى .هميشه ميخندى .خنده روى من 

تازگيا با ايناز ناز نازى بدو بدو ميکنيد .يه چيز از وسايلش بر ميدارى و فرار ميکنى و ميخندى 

خيلى دوست دارم .در نبود بابا ,صبحا که از خواب پا ميشى البته صبح زود . . . اول ميگى چيه. . . بعد هم حرف ميزنى و بعد شروع ميکنى به بازى کردن رو تخت تا اينکه منو بيدار کنى .بيدار که بشم ميخندى و از تخت مياى پايين و ميدويى و فراااااار 

هيچى قشنگ تر از رقصيدنت نيست .حدود يک ماهيه که اهنگ ميزاريم ميرقصى و با انگشتاى ناز و کوچيکت بشکن ميزنى و بشين و پاشو ميکنى و بعد تند تند قر ميدى و تاب ميخورى و ميچرخى 

فداى چشمات بشم . . .تو شدى شادى خونمون .حتى اگه اينازم بى حوصله باشه و گريه کنه تو نازش ميکنى و ميخندونيش .

تازگيا ياد گرفتى ميگى چى بود . . . باااايد جواب بديم تا دست از سرمون بردارى

حرم حضرت معصومه